-
چهارشنبه, ۵ مهر ۱۴۰۲
-
۱۳۳۷

به نام خدا، به قلم عبدالرضا زرگری | می گویند در قدیم الایام، تاجری سرشناسی، غلام زرنگی داشت و به هیچ وجه حاضر نبود آن را بفروشد! می گفتند چرا به این غلام دل بسته ای؟ می گفت: به خاطر این که هوش بالایی دارد، مثلاً در میهمانی ها، هر کسی که تشنه باشد، او سریعاً تشخیص می دهد!
پیش غلام رفتند و از او پرسیدند: خوب، تو چطور متوجه تشنه بودن میهمان می شوی؟ لبخندی زد و گفت: «خیلی راحت، هر کس تشنه باشد، خودش بلند می شود و کنار چاه رفته و از مشک آب، جرعه ای می نوشد! به همین سادگی...!!»
حال و وضع اسفبار ابومسلم، فوتبال و ورزش و جوانان این دیار، دقیقاً حکایت این داستان فکاهی قدیمی است که هر چه منتظر می مانیم، هیچ کس از مسئولان ورزشی، فوتبالی و ارشد این شهر و استان، گویا اصلاً تشنه و از سر جایش بلند نمی شود! یعنی بی حالی و تنبلی تا این قدر؟! واقعاً نوبر است...
جای تعجب و تأسف بیشتر اینجاست که اولاً مشهد و خراسان رضوی، دومین کلان شهر ایران و استانی فوق العاده استراتژیک و حساس و مرزی است و به خاطر همجواری با افغانستان، پایتخت تولید مواد مخدر جهان (تریاک)، بسیار مستعد برای هرگونه آلودگی جوانان و آینده سازان این خطه ی پهناور به مواد مخدر و روانگردان هاست.
به لسانی دیگر، اگر مسئولان ارشد شهر و استان، برای پرکردن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان این خطه، برای سرگرم کردن آنان با تفریحات سالم و تخلیه ی هیجانات و شور جوانی آنها با استفاده از پتانسیل والای ورزش و در رأس آن، رشته ی پرمخاطب و هیجان انگیز «فوتبال»، فکری اساسی و هزینه ای نکنند؛
خدای نکرده باید صدها و بلکه هزاران بار بیشتر، برای جبران صدمات ناشی از گرفتار شدن نیروی مولد کار و جوان و سرمایه های گرانقدر اجتماعی این مرز و بوم به این بلای خانمان سوز و رهایی از تبعات منفی آن بویژه بر بنیان خانواده ها، هزینه کنند.
جالب آن که مطالبه ی ورزش و فوتبال و ابومسلم از مسئولان این قلمروی قهرمان پرور و ورزش دوست، شده حکایت شترمرغ که گاهی شتر می شوند و گاهی مرغ و گاهی هم هر دو! که از یکی پرسیدند: هندوانه بیشتر دوست داری یا خربزه؟ گفت هردوانه!