-
سرتیم هواداران
-
پنجشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۴
-
۴۵۳
ابومسلم این روزها حال و روز خوبی ندارد » جملهای است که انگار فقط برای توصیف این تیم ساخته شده است. چیزی شبیه یک پسوند که هر گاه نام ابومسلم میآید این جمله هم ناخودآگاه به اذهان متبادر میشود! آنقدر زیاد و عمیق که گویی بخشی از وجود این تیم شده است! با این همه ابومسلم در روزگاری نهچندان دور اینچنین حقیر از اسب افتاده نبود. در سالهایی که خیلیها خیلی خوب به یاد میآورند همچون نامش پرشکوه و باابهت بود. حتی پیش از سالهای میانه دهه ٨٠ که بهترین روزهای ابومسلم در لیگ برتر بود، مشکیپوشان در دهه ٧٠ و ۶٠ هم در خراسان امپراتوری داشتند. آن سالها که نه لیگ پررونق کشوری داشتیم و نه حضوری باثبات از خراسانیها در سطح همان لیگ و نصف و نیمه در مشهد، ابومسلم محبوب قلوب بود. تیمی که گاه در حد بازی در لیگ استان تنزل مییافت اما بازیهایش استادیوم تختی را مملو از جمعیت میکرد. تقابل آن روزهای پیام و ابومسلم آن هم در قالب لیگ استان خودمان شهر را به تعطیلی میکشاند و مثل این روزها نبود که ابومسلم و پیام سر جمع ١٠٠تا تماشاچی هم ندارند. � آبی که به بیابان میریزدسهشنبه ابومسلم سرمربی جدید خودش را معرفی کرد. آرمین رهبر که دست بر قضا جنس ابومسلمی هم دارد، شد سرمربی این تیم در لیگ دسته دوم کشور. مراسم معارفهای ساده برگزار شد و ابومسلم برای یافتن روزهای خوش در سومین سطح فوتبال کشور! دوباره استارت زد. با اینکه این اتفاق برای ابومسلمیها مسرتبرانگیز و خوشحالکننده است اما دیدن ابومسلمی که در حد یک تیم محلات اداره میشود، بیشتر گریهآور بود. روزگاری تمرین ساده مشکیها در زمینهای خاکی مشهد هزارتا تماشاچی داشت اما مراسم معارفه سرمربی این تیم ۵تا تماشاگر هم نداشت. قصه وقتی پرغصه میشود که به یاد بیاوریم ابومسلم همین الان همه نوع ظرفیت بزرگشدن را دارد. همین ابومسلم از خاک افتاده پیشینه و بزرگانی دارد که اگر ارادهای آنها را کنار هم بچیند، لباس خوشبختی به تن سیاهپوشان میدوزند. اما دریغ که این آب به بیابان میریزد و چشمهای است که حالا خانه دیگران را آباد کرده است....