-
سرتیم هواداران
-
دوشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۷
-
۷۸۶
فوتبال چون «ملال» زندگی مدرن را پس می زند, دلچسب است / فوتبال به «فراخ کردن جهان انسانها» کمک میکند. ملتها و دولتها سعی میکنند در این عرصه جهانی سهیم باشند تا هرچه بیشتر دیده و شناسانده شوند. به یک معنا میتوان گفت فوتبال در دنیای مدرن میتواند «ابزاری دیپلماتیک» تلقی شود؛ چرا که هم به شکلگیری «ما» جمعی مدد میرساند و هم فرصتی برای آشنایی با فرهنگهای بیشتر در این جهان متنوع و متکثر است...
«جام جهانی فوتبال» تنها رقابت ورزشی نیست، رخدادی جهانی است که دولتها هزینههای بسیاری برای شرکت و پیروزی در آن متحمل میشوند، چرایی این امر، موضوع گپوگفت ما با دکتر سروش دباغ، استاد و پژوهشگر فلسفه اخلاق دانشگاه تورنتو کانادا، شد. او معتقد است علت اقبال مردم به فوتبال «پس زدن تجربه ملال از طریق هیجان فوتبال» است. *جناب دباغ، از زاویه فلسفه، اقبال به فوتبال، در حجم و اندازه امروزی، چگونه قابل توجیه است؟فوتبال، نوعی پس زدن تجربه ملال است که با هیجانهای بازی فوتبال ایجاد میشود. اگر با تعابیر شوپنهاور بخواهم این پدیده را توضیح دهم باید بگویم زندگی آکنده از ملال و تجربه فائق آمدن بر آن است؛ یعنی، ملال را پس زدن و به اهداف خود رسیدن و مجددا تجربه احساس سرخوردگی و ملال؛ این تسلسل مرتب برای ما تکرار میشود.چندی پیش کتاب «فلسفه ملال» اثر «لارنس اسونسن» را میخواندم که اتفاقا اخیرا توسط افشین خاکباز به فارسی هم ترجمه شده است. در این کتاب، نقلقولهایی از شوپنهاور و پارهای دیگر نویسندگان آورده شده که «قصه ملال» را در جهان جدید برجسته میکند. در این کتاب از قول شوپنهاور آورده شده است که آدمیان لحظات ملالانگیز متعددی را تجربه میکنند که از جمله دلایل آن، کم شدن کارهای بدنی و در عوض ماشینی شدن زندگیها، به محاق رفتن نگاه غایتمحورانه به جهان و به قول ماکس وبر «راز زدایی» از دنیا است.پس زدن تجربه ملال و فائق آمدن بر روزمرگی زندگی، امر نیکویی است و افراد مختلف با نگرشهای متفاوتشان به دنیا، آن را پشتسر میگذارند؛ مثلا نخبگان بیشتر بدنبال «تازه کردن احوال وجودی خود» هستند؛ به قول سپهری:و او به شیوه باران پر از طراوت تکرار بودو او به سبک درخت میان عافیت نور منتشر میشدنخبگان، بیشتر از طریق خواندن، نوشتن و خلق یک اثر یا نقاشی یا اشتغال به اموری از این دست، احساس ملال و رومزگی زندگی را پس میزنند و تلاش میکنند تا بتوانند زندگی را در «اینجا» و «اکنون» مزه کنند. اما عموم مردم برای گذران زندگی روزمره و پشتسر گذاشتن احساس ملال زندگیهای مدرن، به «هیجان» نیاز دارند؛ از این رو، به سرگرمی و بازی و ورزش روی میآورند. در این فضا، هر قدر «هیجان» بیشتر باشد، پس زدن ملال هم با قدرت بیشتری صورت میگیرد.در چنین فضایی است که فوتبال قوی ظاهر میشود و موفق میشود تا از طریق ایجاد سرگرمی و خلق فضایی نامتعارف، «هیجان» را به مردم و جامعه منتقل کند و به همین اعتبار است که در جامعه جهانی چنین فراگیر شده است.البته کسانی هم هستند که در همین روزگار، رابطهای با فوتبال ندارند و از طریق دیدن فیلم یا گوش کردن موسیقی یا خواندن یک رمان یا یک تجربه انسانی لطیف، «ملال» را پس میزنند و روزگار خود را خوش میکنند. به هر حال، راز شیفتگی به فوتبال برای برخی همان «سرگرمی» و برای برخی نیز همان قصه «خلاقیتها» و «هنرمندیها» است.سهراب سپهری میگوید:هر کجا برگی هست شور من میشکفدبوته خشخاشی شست و شو داده مرا در سیلان بودن*فوتبال در بعد اجتماعی چه کارکردی دارد؟فوتبال، به «فراخ کردن جهان انسانها» کمک میکند و جام جهانی فوتبال، مجالی برای آشنایی با ملل و فرهنگهای مختلف است. از همین رو، ملتها و دولتها سعی میکنند در این عرصه جهانی سهیم باشند تا هرچه بیشتر دیده و شناسانده شوند. به عنوان مثال، خود من در ایام نوجوانی با کشورهایی مثل کامرون و برخی دیگر از کشورهای آفریقایی از طریق جام جهانی آشنا شدم. به این معنا میتوان گفت فوتبال میتواند «ابزاری دیپلماتیک» تلقی شود چرا که هم به شکلگیری «ما» جمعی مدد میرساند و هم فرصتی برای آشنایی با فرهنگهای بیشتر در این جهان متنوع و متکثر است.*چطور میتوان از فوتبال برای «هویتسازی اجتماعی» بهره گرفت؟«ما» جمعی که در فوتبال شکل میگیرد خاص این ورزش نیست و در ورزشهای دیگری همچون بسکتبال، والیبال و ... هم شکل میگیرد اما در فوتبال چیزی بیش از این اتفاق میافتد که «عادت» هم در آن بینقش نیست. واقعیت این است که از یک جایی به بعد، وقتی جامعهای به یک ورزش خو میگیرید و برای آن در ابعاد ملی و بینالمللی برنامهریزی میکند و «احساس شیرین هیجان» را در جامعه زنده نگاه میدارد و بیش از «رقابت» به یک «سرگرمی» دلچسب بدل میشود؛ حال دیگر میتواند در قامت «هویتسازی» ظاهر شود.*«هیجانانگیز بودن» فوتبال که این بخت خوش را برایش رقم زنده، نشأت گرفته از چه مؤلفههایی است؟«پیشبینیناپذیری»، «خلاقیت فردی»، «کار تیمی» و «بخت و اقبال» باعث شده تا بازی فوتبال جایگاه ویژهای را به خود اختصاص دهد. به اعتقاد من، راز شیفتگی به فوتبال و هیجان انگیزیاش در همین «خلاقیت» و «هنرمندی» است که ما و جامعه جهانی را در کام کشیده است. مجموعه همه اینها فوتبال را به یک بازی جذاب و پر شور بدل میکند.فریبا حاجیان، ایران آنلاین / گروه اندیشه
موضوعات: