-
سرتیم هواداران
-
چهارشنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۱
-
۹۰۸
خداداد عزیزی عزیز! هر وقت اسم تو را به خاطر می آوریم، عزت مسلمانی و ایرانی بودن در گلستان دل ما گل می دهد. افتخاراتی که در ساحت ورزش آفریدی، چنان گرانقدر و شکوهمند است که یادآوری آن نه تنها خراسانیان خاک بوس آستان مقدس رضوی بلکه مردمان ایران زمین را به محفل شادمانی می برد. بنابراین حرمت شکنان بی منطق هیچگاه نخواهند توانست چهره ی دوست داشتنی ات را از ذهن دوستدارانت پاک کنند چرا که حرمت خود می برند و زحمت ما می دارند! پس چون همیشه که استوار و مؤمن، پشتوانه ی حرکت فوتبال برومند خراسان بوده ای، به پشت گرمی آنان بمان تا دل دوستداران ورزش پاک و ایرانیان پاک نهاد را مسرور سازی و جای خالیت احساس نگردد...
و اما از خواندن مرقومه ی «سعید سهیلی» هنرور «گشت ارشادی» و این رزمنده ی جان و جانان در هشت فصل عشق، هم خرسند شدم و هم نگران! خرسند که دلسوز این آب و خاک و مهربان به حریم و حرمت «پایتخت معنوی کشور» است و نگران از آن بابت که بالاخره «بد و خوب» در همه ی بلاد این کره ی خاکی وجود دارد و مهد خراسان «مهاجر پذیر» نیز از این قاعده مستثنی نیست! خاصه که این دیار قهرمان پرور، خاستگاه عشق است و صفا و سپهر آن منور به نور امام علی ابن موسی الرضا(ع) و روشن است که انتصاب و تعمیم این صفات مکتوم اما مذموم در آن مرقومه به قاطبه ی «مشهدی ها» و همه ی مردم این خطه ی ولایتمدار و میهمان نواز، شایسته و برازنده مجاوران این امام رئوف نیست!سهیل وادی هنر! همه می دانند خراسانیان، نه تنها عاشق «خداداد عزیزی» بلکه دوستدار همه ی اسطوره ها و مشاهیر و مفاخر دینی و فرهنگی، علمی و ادبی، اجتماعی و تاریخی و ورزشی و .... خویشند. پس ختم سخن با فرمایش مولای متقیان امیر مؤمنان امام علی ابن ابی طالب(ع) که دو گروه هلاک می شوند: «مُحب غال» و «مُبغض غال»، گروهی که در محبت افراط کنند و نیز گروهی که در دشمنی چنین کنند! پس بپرهیز از کلی گویی و راندن همه بندگان مؤمن خدا به یک چوب که باید جانب احتیاط و میانه روی را نگه داشت و حساب عده ای معلوم الحال را از حساب کل مردم دوست داشتنی این خطه جدا کرد!و اما «غزال تیزپای آسیا»! قوی دل و استوار بمان که در این زمانه اگر کسی حرف منطقی و مستدلی در چنته «داشت» که باید به مصداق «یتبعون احسنه» گوش جان سپرد و اگر بر «نداشته هایش» سخیفانه اصرار ورزید و مجادله کرد و یا خدای ناکرده به هتک حرمت و فحاشی روی آورد که باید جواب کورش به امپراطور یونان را به آنان حوالت داد، آن هنگام که به کورش گفت: ما برای شرف می جنگیم و شما برای پول! کورش نیز بلافاصله پاسخ گفت: پس هرکس برای «نداشته هایش» می جنگد! بدرود «یک ناشناس»
موضوعات: