-
سرتیم هواداران
-
دوشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۵
-
۱۰۰۶
خداداد عزیزی گفت: اگر در فوتبال و تصمیماتم سیاست بیشتری داشتم، شاید در شرایط و موقعیت بهتری بودم.زننده گل تاریخی به استرالیا و بازیکن تیز و تند خراسانی در برنامه نود درخصوص وجود جادو و جنبل در فوتبال اظهار کرد: خیلیها در فوتبال ایران به جادو و جنبل اعتقاد دارند و من با چشم خود این افراد را دیدهام. مدیری را دیدم که به ارواح و جادو اعتقاد داشت. پیش از دیدار تیمش عنوان کرد کدام بازیکن تیم حریف خطرناک است؟ بعد اسم بازیکن را مگفت و فوت میکرد توی کیسه نایلون و در آن را میبست، البته 4 تا بازی را با همین روش پیروز شدند اما همین تیم یک بازی را به حریفی خوردند که آنها هم از جادو استفاده میکردند.........
وی ادامه داد: جادوگران به این اعتقاد دارند که ادرار سحر را از بین میبرد
و باطل میکند و به همین دلیل به بازیکنان بطری داده بودند تا ادرار کنند و
آنها را گوشههای زمین بازی ریختند و در آن بازی با دو گل پیروز شدند. در
واقع میتوان گفت جادوگر ادرار به جادوگر فوتی غلبه کرد!عزیزی
همچنین با اشاره به تجربه دیگرش از جادوگران در فوتبال گفت: در لیگ یک تیمی
وجود داشت که هفت بازی اول خود را برده بود و روزنامهها نوشته بودند که
این تیم به خاطر وجود جادوگر و سحر به چنین موفقیتی رسیده، در یکی از
تمرینات سرمربی تیم به بازیکنان میگوید که ما به خاطر تلاش خودمان پیروز
شدهایم نه جادوگر که گویا جادوگر در همان مکان حضور داشته و شنیده و پس از
آن صحبتهای مربی، این تیم با شکستهای متعدد روبه رو شد و به لیگ دسته
دو سقوط کرد.وی افزود: یکی از مدیرعاملان تیمها نیز تعریف میکرد
که سرمربی تیمش او را پیش جادوگر برده و گفته باید به او پول پرداخت شود و
روی نیمکت تیم بنشیند تا بتوانند نتایج خوب کسب کنند. جادوگر گفته است که
من لشگری دارم و در زمان بازی لشگر خود را احضار کرده و روی حریف
میفرستم، بازیکنان حریف سنگین میشوند و شما میتوانید از این فرصت برای
پیروزی استفاده کنید. یا جادوگرانی بودند که لیست تعدادی بازیکنان را که
نام مادرشان اسامی مشخصی بوده است را به سرمربی میدادند تا آنها را بازی
دهد و یا در دقایق خاص بازی بازیکنان را تعویض کنند و هستند کسانی که
میتوانند این موضوع را تایید کنند که مثلا در چندین بازی دقیقا در دقیقه
60 بدون دلیل خاصی تعویض شدند. ...فوتبال ایران 8 آذر را فراموش نمیکندزننده گل تاریخی به
استرالیا همچنین درخصوص گل خود و صعود به جام جهانی اظهار کرد: هنوز پس از
20 سال روز 8 آذر برای من روز خاصی است و فوتبال ایران نیز 8 آذر را
فراموش نمیکند و هنوز نیز برخی از دوستانم در این روز به من پیام تبریک
میدهند و خیلیها من را به خاطر بازی مقابل استرالیا میشناسند.وی
در خصوص این که چرا این روز تاریخی شد عنوان کرد: دلایل مختلفی میتواند
داشته باشد یکی اینکه بعد از 20 سال به جام جهانی رسیدیم و اینکه سطح توقع
مردم با توجه به عملکرد خوب و پیروزی در دور اول بسیار بالا بود. افکار
عمومی نسبت به این موضوع حساس و تحریک شده بودند از سوی دیگر از استرالیا
برای ما غول ساخته بودند. مردم نیز در آن سالها خیلی بیشتر فوتبالی بودند
و منتظر بودند تا این دیدار از تلویزیون پخش شود.عزیزی در پاسخ به
این سوال که اگر ضربه او در دیدار مقابل استرالیا گل نمیشد آیا زندگی
فوتبالیاش تغییر میکرد گفت: من پیش از این دیدار به همراه علی کریمی در
آلمان و بوندس لیگا بازی میکردم، اگر ضربه گل نمیشد شرایط فوتبالی من
خیلی تغییر نمیکرد و مردم هم به نتیجه 2 بر یک مقابل استرالیا رضایت
میدادند چون کسی فکر تساوی را هم نمیکرد.وی همچنین درباره اینکه
آیا پس از این سالها دوباره در آن شرایط قرار گیرد آیا آن توپ را پاس
میدهد یا خودش ضربه میزند گفت: من در آن لحظه ابراهیم تهامی را بغل دستم
ندیدم و خودم گل را زدم، الان که این بازی را میبینم احتمالا پاس میدادم؛
شاید شرایط بازیکن کناری بهتر بود، در کل فوروارد خودخواهی نبودم.مهاجم
سابق تیم ملی ادامه داد: به جز این گل، من به موفقیتهای دیگری نیز دست
یافتم مانند این که بازیکن سال آسیا شدم و در اروپا و آمریکا بازی کردم اما
مردم اکثرا فقط این گل را یادشان میآید و خیلیها میگویند به خاطر این
گل به معروفیت و شهرت رسیدی. حتی رسول خطیبی نیز در زمانی که بازی میکردیم
در رختکن بحثمان شد و رسول هم به من گفت حالا یک گل به استرالیا زدی و به
خاطر آن هر طور که میخواهی رفتار میکنی.وی در پاسخ به این که
آیا حاضری این گل را با چیزی دیگری عوض کنی، اظهار کرد: گل مقابل استرالیا
را با هیچ چیز عوض نمیکنم زیرا شادی آور بود و چیزی که مردم را شاد
میکند با هیچ چیز عوض نمی کنم.عزیزی با اشاره به عملکرد خوبش در
بازیهای دیگر گفت: در زمانی که در ابومسلم بازی می کردم نیز حرکت های
خوب دیگری داشتم و شاید هم تیمیهایم یادشان باشد و فکر میکنم که سال 72
در بازی مقابل تراکتور در حالی که زمین برفی بود، چهار دریبل زدم. مدیر
فنی سیاه جامگان در خصوص تصمیمات اشتباه فوتبالی خود عنوان کرد: یک جاهایی
شانس نداشتم و بعضی اوقات بد تصمیم گرفتم. از اتلتیکو مادرید و تاتنهام
بعد از جام جهانی پیشنهاد داشتم ولی شوستر اجازه نداد از کلن بروم تا
پیشرفت کنم، فوتبال من بیشتر به اسپانیا میخورد تا آلمان که درگیری در آن
بالاست. در کنار آن نیز گاهی خودم اشتباه کردم و با اینکه پیشنهاد خوبی
از عربستان داشتم به تیم پاس رفتم.اطراف حرم امام رضا(ع) دستفروشی میکردمخداداد
عزیزی در خصوص دوران کودکیاش در مشهد عنوان کرد: من 9 ساله بودم که در
کنار پدرم اطراف حرم دستفروشی میکردم، از 13 سالگی تا 17 سالگی نیز به
همراه برادرم بنایی میکردم اما از 17 سالگی به تیم ابومسلم دعوت شدم که
ماهی 2500 تومان حقوق میگرفتم.وی ادامه داد: من از 7 سالگی فوتبال
را در کوچهها شروع کردم و تا قبل از 17 سالگی همراه با کار فوتبال بازی
میکردم. گاهی با کفش لنگه به لنگه و گاهی پای بدون کفش و با توپ پلاستیکی
در کوچههای خاکی، به همین دلیل سختیهای زیادی کشیدیم و حالا قدر آن روزها
را میدانیم. زندگی بسیار سادهای داشتیم مثلا در خانه ما شاید ماه به ماه
غذاهایی مانند برنج و مرغ وجود نداشت زیرا پدرم کارگر بود و در تابستان
نیز در اطراف فریمان روی زمینهای کشاورزی کار می کرد. با دیدن چنین شرایطی
قطعا قدر روزهای فوتبالیام را می دانم و خوشحالم که در کنار فوتبال من،
خانوادهام شرایطشان بهتر شد.عزیزی همچنین در خصوص مربیگری خود
عنوان کرد: احساس میکنم در مربیگری دارم به پختگی میرسم، وقتی که
فوتبالیست هستی در زمین تنها مسئولیت خودت را داری اما زمانی که مربی تیم
هستی مسئولیت همه تیم با توست. اولین تجربه سرمربیگری من در 35 سالگی با
تیم ابومسلم رقم خورد که در اولین بازی مقابل پرسپولیس در تهران به میدان
رفتیم و هر چه میگذرد با تجربهتر میشوم و سعی میکنم آرامش و صبر بیشتری
داشته باشم.مهاجم سابق تیم ملی ایران گفت: آن زمان با ابومسلمی
شروع کردم که پول نداشت البته هیچ وقت در مشهد پول نیست و از شانس من همیشه
تیمهای بی پول به من میخورد، الان نیز سیاه جامگان همین شرایط را دارد
ولی خیلی بهتر است، چون در آن سالها من باید در کنار هدایت تیم به فکر
تهیه بلیت، اسکان و هتل و خورد و خوراک بازیکنان هم میبودم.وی در
خصوص اعتراضات خود به داور در کنار زمین نیز گفت: فکر می کنم همه مربیان
بزرگ مانند مورینیو و فرگوسن هم زمانی که حق تیمشان ضایع میشود اعتراض
میکند من نیز همین کار را میکنم. زمانی که کی روش بطری آب را در دیدار
مقابل کره به نشانه اعتراض به زمین کوبید همه گفتند به به اما حالا اگر من
این کار را بکنم چه صحبتهایی میشود و محروم میکنند.مدیرفنی سیاه
جامگان اظهار کرد: دوست دارم کمک کنم و بازیکنان هم میدانند سر تمرین
برایشان جان میدهم و در بحث حق و حقوق بازیکنان هم همینطور و حتی از سیاه
جامگان برای پرداخت قرارداد بازیکنان تعهد گرفتهام. اگر شرایط باشد من در
حد توانم کمک خواهم کرد.وی با اشاره به یکی از دلایل اختلاف صفایی
فراهانی با خود گفت: تمام تیمهای جام جهانی و بزرگانشان جلسه میگیرند و
درصدی از پولهای فیفا به جام جهانی را تقسیم میکنند و به بازیکنان نیز
پرداخت میشود ولی برای ما این اتفاق نیافتاد و من این موضوع را که درصد
بچهها را در جام جهانی بدهد گفتم که مورد خوشایندشان نبود.چون دمپایی پوشیدم به تیم ملی دعوت نشدمعزیزی
ادامه داد: به دنبال این صحبتها، بعد از جام جهانی به غیر از یک بازی 19
مسابقه من را به تیم ملی دعوت نکردند و برای دلیل این کار گفتند عزیزی با
دمپایی به لابی هتل آمده است و بی انضباطی کرده است ولی اینکه یک نفر با
شورت در هتل گشته بود بی انضباطی محسوب نمیشد.وی عنوان کرد: قبول
دارم تند صحبت میکنم و شاید اگر سیاستمدار تر بودم موقعیتم بهتر بود. از
سال 70 که برای اولین بار به تیم ملی دعوت شدم تا سال 82، فقط 47 بازی ملی
دارم که قبول دارم خیلی کم است و کسی مثل علی دایی که دیرتر از من به تیم
ملی دعوت شد آما بسیار بالایی در کارنامه خود دارد. این موضوع به شخصیت
افراد و تصمیمات که میگیرند نیز برمیگردد و شاید اگر تصمیماتم را کنترل
می کردم شرایط بهتر بود.ملی پوش سابق فوتبال با اشاره به بحثش با
هاشمی طبا تصریح کرد: آقای هاشمیطبا در اظهار نظری گفته بود بهتر از
خداداد داریم تا بهترین بازیکن آسیا شود من هم پاسخ دادم که رشته شما شیمی
است و حق ندارید در خصوص موضوعات فنی نظر بدهید. کلا با آقای هاشمیطبا
ارتباط خوبی نداشتم، بازی ایران و آمریکا را که بردیم آقایان سریع به جام
جهانی آمدند تا در برد شریک باشند. شب بازی ایران و آلمان سر شام نشسته
بودیم که علی دایی هم بود، مسؤول تدارکات تیم ملی دنبال ما آمد چون
هاشمیطبا میخواست صحبت کند که من و علی آقا نرفتیم تا اینکه افشین
پیروانی دنبالمان آمد. رفتیم بالا و دیدیم که هاشمیطبا چای تخته رفت و با
ماژیک 5 مدل پاس را آموزش داد، پاس از روی محبت، پاس از روی ترس، پاس رفع
مسئولیت و ... که همه ما تعجب کرده بودیم.دایی شناسنامه فوتبال ایران استعزیزی
در مورد رابطهاش با علی دایی نیز گفت: در دوران بازیگری با هم تیمی ها یک
خانواده می شوی و در خانواده نیز درگیری پیش میآید، کلا دو بار با علی
دایی بحثم شد؛ یک بار روز قبل از دیدار با استرالیا و یک بار هم در آمریکا.
در آنجا یک آقایی به همه بچههای تیم یک نوار کاست آهنگ به زبان آذری هدیه
داد و از آن به بعد هر جا که می رفتیم علی دایی تا سوار ماشین میشد
میگفت این آهنگ گذاشته شود، ما هم که زبانش را متوجه نمیشدیم و خسته شده
بودیم و با تصمیم چندنفر از بچهها تصمیم گرفتیم این نوار را بشکنیم که من
این کار را کردم و کاست را بیرون انداختم که علی آقا نیز این موضوع را
فهمید. در غیر اینصورت همیشه برای من دایی قابل احترام بوده است.مهاجم
سابق تیم ملی عنوان کرد: یک بار یک مربی در تیم ملی به من گفت به علی دایی
پاس ندهم ولی من گفتم مگر میشود. همانجا به سرمربی تیم ملی گفتم علی دایی
اگر 30 درصد شانس گلزنی داشته باشد و دیگری 70 درصد به علی پاس میدهم چون
او ضربه به توپ، دقت و ... داشت؛ علی شناسنامه فوتبال ایران است.عزیزی
درباره اظهاراتش نسبت به مربیان خارجی گفت: من با ایویچ کار نکردم ولی
مشکلی با او نداشتم، با کیروش هم مشکلی نداشتم. من توقعی از کی روش دارم
که غیر فوتبالیها ندارند؛ دستاورد کیروش سیستم دفاعی خوبی است که به
راحتی گل نمیخورد و ما خیلی خوب دفاع میکنیم ولی از کیروش توقع دارم خط
حملهمان هم بهتر شود ولی هنوز در فوتبالمان این اتفاق نمیافتد.بهترین انتخاب دوران حرفهای: انتخاب ابومسلم
بدترین انتخاب: رفتن به امارات و آمریکا
بزرگترین پشیمانی: نرفتن به دورتموند
بهترین بازیکن حال حاضر ایران: سردار آزمون؛ گلش به بایرن مونیخ فوقالعاده بود.
بهترین بازیکن تاریخ فوتبال ایران: کریم باقری
بهترین مربی دروان بازیگری: ایویچ
بهترین رفیق فوتبالی: مهدی هاشمینسب
سختترین مدافع ایرانی حریف: مهدی هاشمینسب ایسنا - منطقه خراسان
موضوعات: