«روایت صداقت»، انتشار نخستین سند دفاع تمام قد مدیرکل از عملکرد مالی، مدیریتی و حقوقی دکتر اسماعیل وفایی طی 37 ماه اخیر :: باشگاه فرهنگی ورزشی ابومسلم خراسان

وبگاه اطلاع رسانی

باشگاه فرهنگی ورزشی ابومسلم خراسان
۱۷ سال یار و همراه رسانه ای هواداران ابومسلمی

«روایت صداقت»، انتشار نخستین سند دفاع تمام قد مدیرکل از عملکرد مالی، مدیریتی و حقوقی دکتر اسماعیل وفایی طی 37 ماه اخیر

  • ۸۴۵
به دنبال اظهارات غیر قانونی و دخالت آمیز «خسرو منعمی» معاون ورزشی اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی در امور باشگاه خصوصی «ابومسلم خراسان» و در جلسه شامگاه 31 مرداد ماه 92 ساعت 18:30 در محل هتل ثامن مشهد که علاوه بر «عبدالرضا زرگری» نماینده ی قانونی دکتر اسماعیل وفایی و نماینده ی رسمی دکتر هاشمی جواهری در «باشگاه تازه تأسیس مسلم خراسان رضوی» و «طرح نوین مالکیتی موسوم به مدل 50 - 30 و 20»، عباس چمنیان سرمربی سابق، قاسم زردکانلو و مهدی قیاسی اعضای سابق کمیته ی فنی نیز حضور داشتند و با عنایت به تغییر شیطنت گونه ی دستور کار  این جلسه ی یک دقیقه ای! موسوم به «جلسه ی ابلاغیه» از دستور کار مصوب یعنی «بررسی چگونگی رسانه ای کردن توافقات شب گذشته مدیرکل با دکتر وفایی مبنی بر سرمربی بودن علی حنطه و عضویت خداداد عزیزی در کمیته ی فنی»  به دستور کار جایگزین شده و وتو آمیز «ابلاغ حکم جدید و جنجال برانگیز اخذ امتیاز تیم فوتبال ابومسلم خراسان از دکتر اسماعیل وفایی و اعطای آن به افراد حقیقی یا حقوقی دیگر»، روابط عمومی مؤسسه ی فرهنگی ورزشی ابومسلم خراسان، در اقدامی روشنگرانه، شفاف و صریح برای تنویر افکار عمومی هواداران و مردم ورزش دوست خراسان رضوی خاصه اصحاب فهیم و نکته سنج رسانه، اقدام به انتشار سلسله اسناد، گزارشات و اخباری خواهد کرد که ضمن اثبات صداقت و راست کرداری مسئولان باشگاه، کذب محض بودن اظهارات شائبه برانگیز و پشت پرده دار مسئولان اداره کل ورزش و جوانان استان خصوصاً معاون ورزشی این اداره کل، سرمربی سابق که خود پیشتر رئیس هیئت فوتبال استان نیز بوده و یکی از اعضای کارگروه فوتبال استان را بیشتر از پیش روشن می سازد.... همچنان که در بیانیه ی اخیر باشگاه به صراحت ذکر شده، هرچند باشگاه از کلیه ی کسانی که با اظهارات دخالت جویانه و کذب خود مانع تدام و رشد فعالیت های ورزشی باشگاه شوند، به سادگی نگذشته و حق شکایت از آنان را در محاکم قضایی و مجتمع قضایی کارکنان دولت برای خود محفوظ خواهد داشت به نحوی که هم اکنون این شکایت ها تنظیم و تحویل مراکز ذی صلاح شده و در مرحله ی بررسی قرار دارد، اما به موازات آن، نخستین مستند از «روایت صداقت» در پنجمین روز از این خلاف قانون بین حقوقی و اداری را منتشر می نماید.این نامه در حقیقت جوابیه ی گلایه آمیزی است که چندی پیش، مدیرکل ورزش و جوانان استان خطاب به معاون عمرانی استاندار و رئیس هیئت مدیره ی سازمان همیاری شهرداری های استان در خصوص علل رسانه ای کردن مغرضانه و غیرموجه اسم دکتر وفایی در جریان وام دو میلیارد تومانی اعطایی سازمان به باشگاه ابومسلم برای بیش از 10 دستگاه اداری و سازمان نظارتی در استان ارسال شده و نسخه ای از آن در قالب رونوشت در محل دفتر خود ایشان برای تحویل به شخص دکتر وفایی  به «عبدالرضا زرگری» نماینده ی رسمی مدیرکل در امور باشگاه «مسلم خراسان رضوی» ارائه شده است.بدون هیچ شرح اضافه ای، این که نامه حاوی دهها نکته ی مثبت در دفاع جانانه و تمام قد مدیرکل از عملکرد سه ساله ی دکتر اسماعیل وفایی است، صرف مطالعه ی آن، نشان می دهد نمی شود یک نفر در طی سه سال و یک ماه اصطلاحاً اینقدر خوب باشد و مسئولانه و متعهدانه عمل کند اما به یک بارگی در عرض 5 روز و در غیاب شخص مدیرکل در سفر زیارت عتبات عالیات، آن قدر بد، غیر مسئول و غیر متعهد شود که مستحق آن گردد تا باشگاهی که به واسطه ی هزینه کرد میلیاردی وی، تحمل سه ساله ی مدیریت بحران علی رغم داشتن یک برگ سند مالکانه و ... بدون حاشیه و مشکل، عزت مندانه ادامه ی حیات داده و هرچند علی رغم تلاش وسیعش، به لیگ برتر صعود نکرده، اما دست کم به سرنوشت تیم پیام هم دچار نشده و با قدرت و استحکام مدافع آبروی ورزش استان خصوصاً رشته ی فوتبال شده!، بخواهد در گفتاری ساده انگارانه، غیر حقوقی، غیر مسئولانه و بسیار گوشه دار و شائبه برانگیز از مالک قانونی و مدیریتی آن سلب و همچون اسب زین شده و آماده، تحویل افراد حقیقی و حقوقی نورسیده و غیر مسئول گردد!اما آن چه که بیشتر از همه جای تعجب و سئوال دارد این است که چطور می شود علی رغم وجود دهها مستند مکتوب، صوتی و شواهد قانونی و محکمه پسند دیگر دال بر هماهنگی صددرصدی میان مدیرکل ورزش و جوانان استان و رئیس هیئت مدیره ی باشگاه در حوزه های مدیریتی، مالی، حقوقی و ... از ابتدای شروع به کار شخص مدیرکل یعنی از یک سال و نیم پیش تا پایان روز پنجشنبه 31 مرداد 92  و در عرض کمتر از 15 ساعت، این موافقت و همراهی کامل و تمام عیار ایشان (با اعمال تغییرات جدی در کادر فنی اعم از سرمربی گری «علی حنطه» و عضویت «خداداد عزیزی» در کادر فنی تیم فوتبال در جلسه ی یک ساعت و نیمه ی چهارشنبه شب مورخ 30 مرداد ماه 92 در محل هتل درویشی) توسط مسئولان اداره کل ورزش و جوانان استان، سرمربی، برخی اعضای کارگروه فوتبال و کسانی که مسئول پشتبیانی تیم بوده اند و امروز در رسانه ها خود را «معاون باشگاه»! می نامند، غیر عالمانه تکذیب و وتو می شود؟! موضوع هزینه کرد مالی، نکته ی مهمی است که علی رغم هزینه کرد میلیونها تومان فقط طی یک ماه گذشته و نزدیک به یک میلیارد تومان طی چند ماه اخیر، مورد سئوال و پرس و جوی هواداران نیز قرار گرفته و آقایان ناجوانمردانه، علت این اقدام غیر قانونی و صددرصد اشتباه و غیر قابل جبران خود را «عدم الزام عملی دکتر وفایی به هزینه کرد در باشگاه» می دانند، در صورتی که شخص مدیرکل در این نامه ی مستند، به صراحت اذعان می دارد که شخص دکتر وفایی در این طرح نوین مالکیتی، بیشتر از ده درصد از سهام باشگاه را در اختیار ندارد و لذا چطور آقایان توقع دارند ایشان با ده درصد سهم، بخواهد برابر با 100 درصد هزینه کند، اما علی رغم اخذ توافق قبلی، اجازه ی تغییر در کادر فنی خود را هم حتی نداشته باشد! روشن است  هزینه کرد یک صد میلیون تومانی در کمتر از یک ماه گذشته و هزینه کرد یک میلیاردی طی چند ماه اخیر، بسیار بسیار بیشتر از سهم ده درصدی ایشان است و به تعبیر دیگر، جور 90 درصد سهامداران غایب را ایشان کشیده است! آیا خود این حضرات که مشتاقانه، با رسانه ها مصاحبه می کنند، آیا تاکنون یک ریال برای باشگاه از جیب شخصی خود هزینه کرده اند که این گونه خود را به تجاهل زده و در اقدامی فرافکنانه، عدم هزینه کرد مسئولان باشگاه را نتیجه ی ناکامی های ممتد و دنباله دار خود در بحث فنی می دانند! متأسفانه گویا رسم زائر نوازی آقایان است که فعال ورزشی متعهد در قبال هزینه ها را به جای تقدیر و تشکر، انکار و ناسپاسی کنند!چون تمرکز و محوریت انتقادات نابجای حضرات بر مسائل مالی باشگاه طی یک ماه گذشته است، لذا این نکته هم گفتنی است که شهردار محترم مشهد چندین بار در نشست های مختلف با موضوع واگذاری سهام باشگاه به مؤثران اقتصادی مصرانه تأکید کرد که با توجه به سهم 10 درصدی دکتر وفایی در این باشگاه جدیدالتأسیس، ایشان از این به بعد حق هیچ گونه هزینه کرد جدیدی را عرفاً و قانوناً ندارد و باید هزینه های باشگاه از سایر منابع از جمله فعالان و مؤثران اقتصادی تأمین شود و حتی خود ایشان چندین بار متضمن جمع آوری این مبالغ در قالب فروش سهام باشگاه گردید و وعده ی پرداخت آن را داد. وعده ای که متأسفانه تاکنون عملی نشده است!هرچند کلیه ی اتهامات صددرصد کذب و خلاف حضرات آقایان از موضوع مهم مالی و عدم پرداخت هزینه ها گرفته تا موضوع سخیف و دروغ بسته بودن درب باشگاه و امثال آن به زودی مورد به مورد و همراه با انتشار اسناد آن در همین پایگاه اطلاع رسانی پاسخ داده خواهد شد، اما لازم دیدیم قبل از مطالعه ی این نامه ی روشنگرانه، مطالبی را به صورت مقدمه به اطلاع عموم هواداران گرامی رسانده تا با شناخت و آگاهی بیشتر، به قضاوت عادلانه ی عمومی نشسته و در این راه، امید آن داریم بصیرت افزایی اهالی فرهیخته ی رسانه خصوصاً خبرنگاران ورزشی به مدد آید «تا سیه روی شود، هرکه در او غش باشد!»مشهدالرضا، پایتخت معنوی ورزش و امور جوانانجناب آقای مهندس واحدیمعـاون محتـرم عمـرانی استانداری خراسان رضوی و رئیس هیئت مدیره سازمان همیاری شهرداری‌های‌استانبا سلام و احترام؛بازگشت به نامه‌ی شماره 2199/92 مورخ 6/4/92 آن سازمان محترم مبنی بر درخواست توقف ارائه‌ی هرگونه تسهیلات به باشگاه مردمی ابومسلم خراسان به دلیل تأخیر در بازپرداخت وام دو میلیارد تومانی، موارد ذیل به استحضار می‌رسد:1- اگر پاسخ نامه‌ی جناب‌عالی کمی با تأخیر تقدیم می‌شود، به آن دلیل است که متأسفانه و بر خلاف انتظار، این نامه دو ـ سه روز قبل از آن که به دست اینجانب برسد، روی ایمیل برخی از خبرگزاری‌های استان ارسال و از آنان خواسته شده بود تا نسبت به انتشار آن اقدام نمایند! این در حالی است که طی تماس تلفنی با اینجانب، در خصوص انتشار آن کسب تکلیف می‌کردند! بدیهی است در این فضای ملتهب، ارائه‌ی پاسخ مستدل، منطقی به نظر نمی‌رسید.2- مضافاً این‌که پس از انتشار این نامه‌ی اداری اما صددرصد حقوقی ـ که قانوناً و اخلاقاً به دلیل ذکر اسامی افراد، می‌بایست به صورت «محرمانه» ارسال می‌شد ـ برخی فتنه جویان همین داستان را مستمسک قرار داده و با ارسال خبر تحریک کننده دیگری آن هم با تیتر شرم‌آور «افشای سودجویی! مالی در ابومسلم» در بیش از 15 سایت کشوری، هجمه‌ی رسانه‌ای جدید و ناجوانمردانه‌ای را بر علیه برخی افراد در سطح کشور به راه انداخته و در این کج راهه، متأسفانه وجاهت استاندار محترم سابق را نیز دستمایه‌ی رسیدن به مقاصد شوم خود قرار دادند!3- علاوه بر این، زمانی که برای یک موضوع حقوقی مشخص، پیشتر شکایتی طبق روال معمول تنظیم و از سوی سازمان همیاری شهرداری‌ها به قوه‌ی قضائیه ارسال شده و حتی تاریخ برگزاری جلسه‌ی دادرسی نیز در اواخر نیمه‌ی اول سال جاری مشخص گشته، آن موقع با علم به این موضوع، رسانه‌ای کردن نام یک نفر به جای نام باشگاه، قبل از آن که اساساً دادگاهی تشکیل شود و رأیی صادر گردد، چه معنایی می‌دهد؟ آیا جز اظهار نگرانی عمیق بر اینگونه برخورد چیز دیگری می‌توان گفت؟4- برادر گرامی، صرف نظر از چرایی اهداف رسانه‌ای کردن این نامه‌ی محرمانه، از آنجایی که نه جناب‌عالی و نه اینجانب در زمان تصویب و پرداخت این وام در مسئولیت‌های حاضر نبوده‌ایم، یک بار کلیات این موضوع را با توجه به مستندات موجود در اداره کل، برای استحضار جناب‌عالی، تنویر افکار عمومی و ماندگاری در حافظه‌ی تاریخ ورزش استان بازگو می‌کنم، شاید بخشی از آسیب‌های فراوانی که از این بابت، هم به روح و روان جامعه‌ی ورزشی استان و هم عِرض و آبروی مؤمنی ـ که پاسداشت حرمت آن از «حریم کعبه» بالاتر است وارد شد ـ و در مظان اتهامی ناجوانمردانه قرار گرفت، ترمیم یابد.5- در تاریخ 24/7/88 پیکر نیمه‌جان باشگاه در حال سقوط «ابومسلم خراسان» در جلسه‌ای شبانه در استانداری خراسان رضوی، به تعبیری «پشت در استانداری غیر مسئولانه رها شد» و به تعبیر مدیران وقت باشگاه، به استانداری هبه شد! یک سال بعد پس از سقوط قطعی تیم از لیگ برتر و سپس اوج استیصال و انتظار چند ماهه‌ی «شورای عالی ورزش وقت استان» ناامید از نیافتن شخصی که بار مسئولیت سنگین این باشگاه تعلیق شده را پذیرفته و مانع سقوط مجدد آن به دسته‌ی دوم بشود، در نهایت در تاریخ 21/05/89، آقای «اسماعیل وفایی» با اصرار مدیر کل وقت و با اظهار نظر قطعی مبنی بر این که تیم بیشتر از «800 میلیون تومان» بدهی ندارد و کار انتقال اسناد مالکانه هم فقط طی «بیست روز» صادر می‌شود، این باشگاه را 20 روز مانده به آغاز مسابقات ـ آن هم در حد اسمی بر روی کاغذ ـ تحویل گرفت.6- به هر صورت، تیم تشکیل و روانه‌ی مسابقات شد اما به جای جلب رضایت شکات باشگاه با «800 میلیون تومان»، بیش از «دو میلیارد و 400 میلیون تومان» (پیرو نامه‌های مکرر و تهدیدآمیز فدراسیون فوتبال مبنی بر تعلیق تیم به شماره‌های ۲۴۲۹/الف/۲۶۱ مورخ ۲۴/۵/۱۳۸۹ و ۳۱۸/الف/۲۶۱ مورخ ۳/۲/۱۳۹۰ و ۱۲۵۶/الف/۲۶۱ مورخ ۲۴/۴/۱۳۹۰ و به گواه اسناد مثبته‌ی موجود در پرونده‌ی باشگاه نزد این اداره کل) بابت رفع تعلیق‌ها به شاکیان باشگاه از سال 80 تا قبل مرداد 89 پرداخت شده است.7- از آنجایی که وعده‌ی «بیست روزه‌ی انتقال حقوق مالکانه‌ی باشگاه» محقق نشده بود و تیم همچنان در «مالکیت استان» قرار داشت، لذا طبیعی بود که استان به کمک باشگاه بیاید و خوشبختانه با پیگیری‌های مدیرکل محترم تربیت بدنی وقت، موافقت استاندار محترم وقت و تصویب هیئت مدیره‌ی محترم سازمان همیاری شهرداری‌های استان، در تاریخ 14/7/89 وامی «یک ساله» به ارزش «دو میلیارد تومان» برای پرداخت بخشی از بدهی‌های 9 سال گذشته‌‌ی تیم و رفع تعلیق‌ها، به باشگاه (و نه به یک فرد) پرداخت گردید.8- به هر حال هم من و هم جناب‌عالی به یاد داریم این وام در زمانی به داد تیم و باشگاه رسید که تعلیق‌های مکرر فدراسیون، امان استان را بریده بود به گونه‌ای که اگر تلفن‌های نیمه شب رئیس فدراسیون فوتبال کشور نبود، کارت مجوز بازیکنان، حتی ساعاتی قبل از شروع دیدارها هم به هیئت فوتبال استان میزبان فاکس نمی شد! اوج ناداوری‌ها و تبعیض‌ها و تبانی‌های خارج استانی از یک سو و هجوم فشارهای رسانه‌ای مدعیان مالکیت از داخل استان ـ که بازیکن و مربی را از پای پلکان هواپیما باز گرداند ـ از سویی دیگر، کار را به جایی رساند که یک سال تمام نه تنها مدیران باشگاه بلکه مسئولان ورزش استان، «مدیریت بحران» کردند تا تیم به دسته‌ی دو سقوط نکند و آبروی ورزش استان بیش از این در آن زمان خدشه‌دار نشود.9- حال سئوال اینجاست حکایت وامی که در این شرایط خاص نه به افراد بلکه به باشگاهی داده شده که مالکیت آن تا «دو ماه» پیش رسماً در اختیار استان بوده، نزدیک به «سه سال» از اصل آن و نزدیک به «دو سال» از مهلت قانونی بازپرداختش می‌گذرد و طی چندین نوبت مکاتبه‌ی مسئولان باشگاه با اداره کل ورزش و جوانان استان، سازمان همیاری‌ها و استانداری، آخرین تصمیم، قرار به پرداخت آن از محل اعتبارات خاص استانی با مساعدت استاندار محترم بود، چه حکمت و ضرورتی اقتضا می‌کرد این موضوع آن هم در حساس‌ترین زمان از حیات ورزشی فوتبال استان ـ که مؤثران و فعالان اقتصادی استان قصد سرمایه گذاری در سهام باشگاه را داشتند ـ رسانه‌ای شود؟ آیا این عمل، دستاوردی جز دامن‌زدن به شائبه‌های شبهه برانگیز در افکار عمومی به ارمغان آورد؟10- گذشته از این موارد، در متن مصوبه‌ی اعطای وام، نه تنها اسمی از افراد برده نشده، بلکه «مالکان، شرکاء و مدیران باشگاه» متضمن بازپرداخت آن شده‌اند. حال از انصاف و مروت به دور نیست که در نامه خود به جای «نام باشگاه» از «نام فرد» و یا به جای «نام شرکاء و افراد» فقط نام «یک نفر خاص» را برده‌اید؟ مضافاً از میان این همه باشگاه ورزشی موجود در کشور و این همه افراد ریز و درشتی که از بانک‌ها و سازمان‌ها وام گرفته‌اند ـ که برخی از آنان جزو شش بدهکار اول سیستم بانکی کشورند ـ کجا سراغ دارید یک سازمان یا یک بانک، اسامی حتی یک نفر را طی نامه‌ای غیر محرمانه اعلام کند تا چه برسد به این که با ارسال زودهنگام نامه برای رسانه‌ها، آنان را تشویق به انتشار نماید؟!11- به نظر جناب‌عالی برای وامی که در ابتدا به صورت قرض‌الحسنه پرداخت شده و اساساً صرف بدهی‌هایی گشته که مربوط به گذشته بوده و مدیران فعلی هیچ نقشی در آن نداشته‌اند، همچنین باشگاه مکرراً ـ طی نامه‌هایی که رونوشت آن در اداره کل موجود است ـ خود را نسبت به بازپرداخت اصل آن متعهد دانسته و در مکاتبات متعدد با استاندار محترم خراسان رضوی، درخواست مساعدت و چاره‌اندیشی کرده، آیا رواست که پرداخت بهره‌ی 22 درصدی نیز مطالبه شود؟ آیا بخشودگی بهره‌ی قراردادهای رایگان احداث فضای سبز و جمع آوری زباله و ساخت پل و ... مهمتر از ورزش این مردم است؟ بهره‌ای که یک نشریه‌ی معلوم‌الحال استانی ـ که تیراژ معتنابهی هم ندارد ـ را چنان ذوق زده کرد که به یکباره اسپانسر مشکوک 15 هزار شماره‌ای پیدا نمود و با اغراق‌ و عطش زایدالوصف، از آن با نام «وام چهار میلیارد تومانی!» یاد کرد!12- مگر متولیان باشگاه برای وجوهی که طی این سه سال هزینه کرده‌اند ـ که رونوشت اسناد مثبته‌ی آن به این اداره کل همراه با گزارش عملکرد سه ساله‌ی باشگاه برای 25 مقام مسئول ارشد در استان و کشور پیشتر ارسال شده ـ سودی مطالبه نموده‌اند که سازمان مذکور به خاطر اعطای وام قرض الحسنه برای حل مشکلی که ریشه در روح و روان مردم دومین کلان شهر کشور دارد، سود مضاعف طلب می‌کند؟ آیا از خود پرسیده‌اید که اگر آنان طی این سه ‌سال این هزینه‌ها و مدیریت را به خرج نمی‌دادند، آن وقت فوتبال استان نماینده‌ی مطرحی داشت تا این سازمان، افتخار تنها حامی ورزش استان در آن دوران را از آن خود بداند؟ 13- لازم به تأکید است که از تاریخ 2/2/1392 یعنی زمان احراز قطعی مالکیت و طرح جدید مالکیتی فقط دو ماه گذشته نه سه سال، آن هم نه مالکیت 100 درصدی، بلکه فقط 10 درصد سهام باشگاه متعلق به آقای وفایی است! حال جای این سئوال باقیست در این دو سال، چرا هیچ دلسوزی در این سازمان مردمی پیدا نشد تا به تعبیر موجود در نامه، مدافع حقوق «بیت‌المال مسلمین!» گردد؟ علی‌رغم مکاتبات متعدد طی این مدت مبنی بر این که وام مذکور با توجه به محل هزینه‌کرد آن، نباید توسط مدیریت استان به سرجمع هزینه‌های باشگاه اضافه شود، چرا هیچ پیگیری حقوقی تاکنون صورت نگرفته و حال که منتظر برگزاری جلسه‌ی دادرسی هستیم، چرا در جایگاه قاضی پرونده تصمیم گرفته می‌شود و قبل از صدور حکم، رأی صادر می‌گردد؟ چرا دقیقاً زمانی که فعالان اقتصادی قصد ورود به جرگه‌ی سهامدارای باشگاه را دارند، این دلسوزی‌ها این گونه بروز می‌کند؟14- آیا بهتر نبود برای پرهیز از ایجاد هرگونه شائبه در پیگیری این موضوع، به روال قانونی عمل می‌شد و اندکی صبر می‌کردید و یا به گونه‌ی اداری و حقوقی و قانونی پیگیری می‌شد؟ آیا تا به حال سازمان همیاری شهرداری‌ها در طول حیات 40 ساله‌اش در نظام دینی و اخلاق محور جمهوری اسلامی ایران سراغ دارد که اسامی دریافت کنندگان وام‌ها را رسانه‌ای کرده باشد؟15- آیا از خود پرسیده اید که از میان اعضای هیئت مدیره ی وقت سازمان، چرا همه ذیل صورت جلسه ی مجوز اعطای وام را امضا کردند و فقط یک نفر و آن هم جناب آقای مهندس پژمان شهردار محترم مشهد بود که آن را امضا نکرد؟ آیا صرفاً به این دلیل نبود که ایشان مصراً اعتقاد داشت چون «استانداری» رسماً مالک باشگاه به شمار می‌آید، بنابراین هرگونه پرداخت کمک مالی استان به باشگاه، باید به صورت کمک بلاعوض باشد نه وام و آن را وظیفه‌ی حمایتی استان می‌دانست!16- باور کنیم حل مشکل مالکیت تیم مردمی «ابومسلم خراسان» اتفاق کوچکی در ساحت ورزش استان نبود، بلکه رویداد مبارکی بود که نه تنها مسئولان استانی، بلکه رئیس کمیته‌ی حقوقی و تدوین مقررات فدراسیون فوتبال کشور نیز در مقابل دیدگان هزاران بیننده‌ی شبکه ی استانی خراسان رضوی بر آن صحه گذاشت و جالب توجه آن که همچون حماسه‌ی انتخابات اخیر که 73 درصد مردم ایران اسلامی در آن مشارکت کردند، در تازه‌ترین نظرسنجی عمومی صدا و سیمای خراسان رضوی، 73 درصد مردم همین استان، مدل مدیریتی و مالکیتی ارائه شده برای باشگاه ابومسلم را مثبت ارزیابی کردند. موضوعی که متأسفانه انتشار بازتاب‌های مثبت آن تحت الشعاع انعکاس منفی این نامه قرار گرفت و مسکوت ماند!17- یادآور می‌شود سامان یافتن تیم مردمی ابومسلم خراسان از ابتدا یک «مطالبه‌ی عمومی» بوده و هست، خاصه اکنون که «مالکیت فردی» این تیم به «مالکیت عمومی» مبدل شده و لذا هرگونه حمایت از آن، جزو سیاست‌های راهبردی این اداره کل است. از این رو برآنیم تا با همراهی شهردار محترم مشهد که خود از اعضای هیئت مدیره‌ی سازمان مذکور هستند، همچنین با مساعدت استاندار ورزش دوست خراسان رضوی، این مشکل را نیز همچون مشکلات قبلی تیم حل نموده و آرامش را به تیم بازگردانیم.در پایان باتوجه به یکپارچگی و هماهنگی ارزشمند ایجاد شده میان متولیان ورزش استان با مسئولان و دست‌اندرکاران «باشگاه فرهنگی ورزشی مسلم خراسان رضوی» صاحب امتیاز «تیم فوتبال ابومسلم خراسان» و شکل‌گیری تیم جدید و آغاز و تداوم تمرینات در اردوهای تدارکاتی، اظهار امیدواری می‌کنیم با حمایت همه جانبه‌ی همه‌ی مسئولان استانی و شهری و نیز فعالان اقتصادی توانمند، پیش‌کسوتان و هواداران دلسوز، اصحاب فهیم رسانه‌ و علاقمندان مردمی این تیم باسابقه، شاهد تکرار سوء مدیریت‌ها و حاشیه‌ سازی‌های کوچک و بزرگ نباشیم و یک بار برای همیشه، مشکلات این باشگاه پرطرفدار با یک‌دلی و همسویی رتق و فتق گردد. مضافاً این که یک بار دیگر آمادگی این اداره کل را برای هرگونه همکاری و برخوردی کارشناسانه و پاسخگویی به این مطالبه‌ی عمومی و به حق مردم به ویژه طرفداران مظلوم واقع شده‌ی تیم فوتبال ابومسلم خراسان اعلام می‌دارم.سید علی اکبر هاشمی جواهریمدیرکل
:: لینک کوتاه مطلب :: aboumoslem.ir/post/203



  • میخواستم بدونم تا حالا آقای منعمی چند ریال برای ابومسلم خرج کرده اند با تشکر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی



اندیشکده بین المللی فرهیخت حامی وبگاه