-
سرتیم هواداران
-
يكشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۱
-
۸۶۴
کتاب جدید دکتر حمید رضا صدر در نمایشگاه بین المللی کتاب با عنوان 34 مربی تاریخ ساز... از حشمت مهاجرانی تا الکس فرگوسن و ژوزه مورینیو! عرضه خواهد شد. به گزارش روابط عمومی مؤسسه ی فرهنگی ورزشی ابومسلم خراسان دکتر صدر در این کتاب طی سی و یک فصل به توصیف زندگی و رویکرد حرفه ای سی و چهار مربی تاریخ ساز فوتبال پرداخته است. انگاره اولیه نوشتن کتاب کالبد شکافی سیر تطور تاکتیکی فوتبال بوده و میان مربیان این نام های سرشناس برای نسل کنونی جلب نظر می کنند: سپ هربرگر، هلنیو هررا، الف رمزی، والری لوبانوفسکی، ماریو زاگالو، رینوس میشل، سزار منوتی، کارلوس بیلاردو، تله سانتانا، جووانی تراپاتونی، الکس فرگوسن، آریگو ساچی، فابیو کاپلو، گاس هیدینگ، مارچلو لیپی،آرسن ونگر، اوتمار هیتسفلد، اتو رهاگل، رافا بنیتس، ژوزه مورینیو و پپ گواردیولا... یک فصل از کتاب هم به حشمت مهاجرانی مربی تیم ملی ایران در نیمه دوم دهه 1350 تعلق دارد....
صدر نوشته: این کتاب بدون پرداختن به فوتبال ایران با حفره خالی روبرو می شد و توضیح داده مهاجرانی چگونه اولین نماینده واقعی آسیا را راهی جام جهانی 1978 کرد... صدر کتابش را به رسول مدد نوعی و حسین فکری دو مربی فقید فوتبال ایران و همین طور زدراکو رایکف مربی فقید یوگسلاو تبار باشگاه استقلال در دهه 1350 تقدیم کرده....تکه هایی از کتاب را می خوانید:سزار منوتی و کارلوس بیلاردو... در آرژانتین یا طرفدار منوتی هستید یا بیلاردو. یا " Menottias " هستید یا " Bilardistas ". یا به این قطب تعلق دارید یا به آن. یا دوست منوتی هستید و دشمن بیلاردو و یا دوست بیلاردو و دشمن منوتی. دو مرد متعلق به یک نسل. دو مربی با مسیر حرفه ای بسیار مشابه و نزدیک. مثل دو خط موازی. سزار منوتی و کارلوس بیلاردو. دو فاتح جام جهانی. دو افتخار آفرین آرژانتینی. یکی سال 1978 در خانه و دیگری هشت سال بعد در مکزیک 1986. دو مربی با دو رویکرد متفاوت. منوتی: شیفته بازی زیبا. بیلاردو: دل بستن به نتیجه. منوتی: روشنفکری با گرایش های چپی. اهل کتاب و سیاست. شاهزاده فیلسوف آرژانتینی. بیلاردو: خوره فوتبال و فقط فوتبال. مرد سرسختی که گام به گام مسیر سرجوخگی تا ژنرالی را پیموده و فقط به مالیدن پوزه دشمن به خاک می اندیشید...آریگو ساچی... با شنیدن نام ساچی بلافاصله تصاویر چند بازیکن در ذهن نقش می بندند: مارکو فن باستن، رود گولیت و فرانک ریکارد. همین طور فرانکو بارسی و روبرتو باجو. با این وصف ساچی اهمیت بازیکنان را نادیده انگاشت. آنها را عناصری در خدمت مربیان خواند. می گفت "فوتبال در مغز زاده می شود، نه جسم". می گفت "میکل آنژ هم با ذهنش نقاشی می کرد، نه دست هایش. بنابراین به بازیکنان باهوشی نیاز دارید. فلسفه ما در میلان یافتن بازیکنان باهوش بود. من دنبال هنرمندان تک نواز نبودم. من دنبال برپایی یک ارکستر بودم. بهترین ستایش از من هم شنیدن این جمله بود که تماشای فوتبال ساچی بسان شنیدن یک قطعه موسیقی بسیار دلنواز است"...الکس فرگوسن... اریک کانتونا زمانی پا به یونایتد گذاشت که تیم به زحمت گل می زد: 17 گل در شانزده بازی. به علاوه حذف از جام یوفا برابر تورپیدو مسکو پس از دو تساوی و سقوط در ضربه های پنالتی. کانتونا وارد شد. وارد شد و همه چیز را از نیم فصل به بعد دگرگون کرد. چنگ شدن به تساوی 3-3 پس از دریافت سه گل از شفیلد یونایتد نشانه اولیه دگرگونی بود. پیروزی 0-5 برابر کاونتری که لیورپول را 1-5 خرد کرده بود و 1-4 مقابل تاتنهام بهترین بازی یونایتد طی یک دهه بشمار می رفتند. با ورود او همه شکوفا شدند و نام یازده بازیکن در سیاهه گلزن ها جای گرفت. نسل طلای شامل بکام، برادران نویل، اسکولز و بات بدون حضور کانتونا به پرواز درنمی آمد. به همین دلیل فرگوسن او را " Can Opener " خواند:"در بازکن"...مارچلو لیپی...لیپی در فصل 97-1996 در صد سالگی باشگاه، ترکیب تیم را عوض کرد. این بار به 2-4-4 روی آورد. با روی آوردن به چند بازیکن جدید. به پائولو مونترو اروگوئه ای در دفاع، زین الدین زیدان در خط میانی و کریسیتن ویری و الن بوکسیچ در خط حمله. زیدان در خط میانی جلوتر از دی لیویو، دشان و یوگوویچ پشت سر ویری و بوکسیچ (و سپس دل پیرو) بازی می کرد. تغییرات زودتر از تصور به دو نتیجه عالی منجر شدند: خوار کردن 1-6 پاری سن ژرمن در خانه اش با ربودن سوپر کاپ اروپا و همین طور پیروزی 0-1 برابر ریور پلات در جام باشگاه های جهان. یووه در لیگ قهرمانان دو بار منچستر یونایتد را یک بر صفر شکست داد و در نیمه نهایی آژاکس را در دو دیدار 2-6 پشت سر گذاشت. چهار شکست در سراسر فصل. فقط چهار شکست...آرسن ونگر...تونی آدامز بعدها اعتراف کرد هرگز خوابش را هم نمی دید ونگر فرانسوی در انگلیس به توفیق دست یابد. چنان که الکس فرگوسن در بدو ورود ونگر به کنایه گفت "کسی که از ژاپن آمده چی در باره فوتبال انگلیس می دونه؟ او تازه کاره. بهتره دانشش رو تو ژاپن خرج کنه نه این جا"... ولی با توفیق ونگر همه دنبال مربی غیر بریتانیایی گشتند: کریستین گروس بلژیکی در تاتنهام. جیانلوکا ویالی در چلسی. ژرارد هولیه در لیورپول. ژان تیگانا در فولام. کلودیو رانیری در چلسی. رافا بنیتس در لیورپول. ژوزه مورینیو در چلسی. ژاک سانتینی در تاتنهام. آلن پرین در پورتسموث. مارتین یال در تاتنهام. ولی هیچ یک از آنها نه حضور دیرپای ونگر در انگلیس را داشتند و نه تاثیرگذاری اش را...ژوزه مورینیو...مورینیو در توصیف چلسی متهم شده به بازی دفاعی گفت " تیم های تهاجمی و تیم های تدافعی وجود ندارند، تیم های متوازن و نامتوازن وجود دارند. تیم هایی که آنها را تهاجمی می خوانید نمی توانند بازی های پرشماری را ببرند. گل می زنند ولی گل هم می خورند. تیم های دفاعی کمتر گل می خورند ولی لزوما کمتر هم گل نمی زنند". او در تبیین ساده نگاهش به مقوله حمله تیمش در مقایسه با تیم های انگلیسی گفت "برای من حمله یعنی ما که له له توپ را مثلا به مدافع راست جلو آمده بدهد. مدافع راست باید شرایط میدان را ارزیابی کرده باشد و اگر بازیکنی را در موقعیت مناسب دید توپ را برایش ارسال کند، در غیر این صورت توپ را به ما که له له برگرداند. این یعنی فوتبال تهاجمی. ولی در انگلیس فوتبال تهاجمی این شده ما که له له بزند زیر توپ یا توپ را برای کسی ارسال کند که مهار شده".پپ گواردیولا...پرسینگ بارسا از خط حمله شروع می شد. از زمین حریف. گواردیولا تکرار می کرد "قضیه ساده است، وقتی در زمین حریف به سر می برید خوشحال هستم و وقتی در زمین خودی بسر می برم ناراضی. دفاع از جلو آغاز می شود، نه عقب". به همین دلیل تعداد خطاهای مسی، آنری و اتوئو در نخستین فصل ورود پپ بیشتر از مدافعان میانی - پویول، رافا مارکز و پیکه - بود. ولی جادوی بارسا در پرسینگ برای دفاع خلاصه نشد، بلکه به تصاحب توپ و آغاز حمله ای نو در نزدیکی دروازه حریفان گرایید. به رگبار حمله های مرگبار از نزدیکی محوطه جریمه حریف. نکته جادویی بازیکنان گواردیولا این بود که زمین بازی زیر پایشان بزرگتر به نظر می رسید. فراخ تر از زمین همیشگی. آماده هنرنمایی سرداران تیکی تاکا...
برچسب ها:
34 مربی تاریخ ساز,
ابومسلم,
از حشمت مهاجرانی تا آلکس فرگوسن,
انتشار,
حشمت مهاجرانی,
دکتر حمیدرضا صدر,
رئیس آکادمی فوتبال ابومسلم,
رئیس سازمان فوتبال,
مشهد,
مهاجرانی,
کتاب,